موضوع: "علما"

توافق عبد با مولا!

قدر یعنی!!

اهمیت شب قدر در کلام آیت الله جوادی

 

 


 در شب قدر، سخن از «لَیلَة القَدرِ خِیر مِنْ ألفِ شَهر است» که انسان یک شبه ره هشتاد ساله می‌رود، این راه دشوار نیست. اگر دشوار بود ما را امر نمی‌کردند، دعوت نمی‌کردند. دشواری مال کسی است که کوله بار خود را بر دوش دارد. اگر بار خودبینی را به زمین بگذارد، سبک می‌شود. وقتی سبک شد، پروازش آسان است! این پرکشیدن با سنگین بال و سنگین بار بودن ممکن نیست.

اگر قرآن به سر می‌گذاریم، هدف تنها این نباشد که خدا گناهان ما را بیامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اینها ریخت و پاش سفره شب قدر است. وقتی یک دوستی سفره‌ای پهن می‌کند، مائده الهی و مَأدبة الهی می‌چیند، مهمان‌های خود را به بهترین وجه پذیرایی می‌کند. وقتی مهمان‌ها برخاستند، سفره برچیده می‌شود، آن ریزه‌های سفره را می‌ریزند؛ مرغ‌ها آن ریزه‌های سفره را می‌چینند.

ریزه سفره شب قدر این است که کسی نسوزد، به جهنم نرود. اینها شب قدر نیست. شب قدر آن است که انسان طیّار گونه دست هزارها نفر را بگیرد و به بهشت ببرد. در دنیا رفتار او، گفتار او، سیرت او، سریرت او، سنّت او آموزنده باشد. هزارها نفر را زنده کند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد. اگر ما بتوانیم در کنار سفره الهی و دولت قرآن بنشینیم، چرا در ته صفوف و صَفُّ النِعال قرار بگیریم به دنبال آن ریزه‌های سفره تکان‌ها باشیم که از سفره تکانده شده چیزی به ما برسد؟!

به ما گفتند: هر کسی به اندازه قدر خود شب قدر را درک می‌کند و قدر هر کسی هم به اندازه قدر همت اوست. اگر ما به اندازه همت مان دولت قرآن را و دولت قدر را می‌توانیم ادراک کنیم، چرا همت نطلبیم ما قبل از اینکه از خدا مظروف بخواهیم، ظرف و ظرفیت هم طلب بکنیم. هرگز نمی‌توان گفت: چون ما ظرفیت‌مان اینقدر بود، خدا به ما اینقدر داد. این سخن نیمی از ثواب است، نه هر ثوابی و همه ثواب.

سخن صائب، ثواب، منزه از خطا، مبرّای از اشتباه آن است که هم ظرف بخواهیم، هم مظروف، یعنی خدا دو فیض دارد: با یک فیض ظرفیت می‌دهد با فیض دیگر این ظرف را پُرِ از مظروف می‌کند و به تعبیر اهل معرفت اگر هر فیضی به اندازه ظرفیت باشد که ما اِبداع نخواهیم داشت. ما هم از خدا قابلیت طلب بکنیم، هم مقبول را بخواهیم. هم ظرف طلب بکنیم، هم مظروف طلب بکنیم. این همت اگر در ما زنده شد؛ هرگز نمی‌گوییم لیاقت ما همین مقدار بود. از ما خواستن و از ذات أقدس إله اِجابت کردن!

بنابراین دولت قرآن دولتی است که لِیلة القَدرِ خِیر مِنْ ألفِ شَهر است. ریزه‌های این سفره، ریخت و پاش این مائده همان است که کسی نسوزد، حوائج‌اش برطرف بشود، بیماران شِفا پیدا کنند، دُیون تَادیه بشود، مشکلات معیشت و تورّم و مسکن و ازدواج حلّ بشود شب قدر یعنی شبی که خِیر مِنْ ألفِ شَهر. اگر وَ مَا أدراکَ مَا لِیلَهُ القَدر، اگر فهمیدن او مشکل است، پیدا کردن‌اش هم مشکل‌تر. منتها اگر کسی با مفهوم اُنس گرفت، درک این معانی برای او مشکل است. اگر کوله بار خودبینی و خودخواهی و دنیا طلبی بر دوش او بسته است، طی این راه برای او مشکل است. اینها را که بگذارد کنار، هم فهمیدنش آسان است، هم پرکشیدنش.»

منبع: عقیق

افطاری دادن در بیان میرزا جواد آقا ملکی تبریزی:

عالم ربّانى مرحوم آية اللّه‏ ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى گفته است :

از مهم‏ترين كارهاى اين ماه ، افطارى دادن به روزه ‏داران است. پاداش آن را در خطبه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله شنيده‏ اى. مهم‏تر ، آن است كه در اين كار ، نيّت خالص و مؤدّب شدن به ادب الهى باشد و اين كه انگيزه آن جز به دست آوردن رضاى خدا نباشد ، نه ابراز شرافت دنيا و نه شرافت آخرت ، نه تقليد و نه رسم و عادت.

بايد بكوشد تا عمل خود را از اين هدف‏ ها خالص سازد و آن را با برخى آزمون‏ها بيازمايد و از فريبكارى هواى نفْس و شيطان ، خاطرجمع نباشد و هم در اصل افطارى دادن ، هم در تعيين كسانى كه به آنان افطارى مى‏دهد (مؤمنان) ، هم در نوع غذا و هم در كيفيّت برخورد با ميهمانش ، از خداوند مدد بجويد؛ چرا كه همه اينها با اهداف مختلف ، كيفيّت‏هاى متفاوت مى‏يابند. بيداردلان ، راه‏هاى ورود شيطان را در اين موارد مى‏شناسند و از آنچه موافق دستور شيطان است ، پرهيز مى‏كنند و پيرو چيزى مى‏شوند كه موافق فرمان و رضايتِ مالك دين و دنيايشان است. در نتيجه به پذيرش الهى نايل مى‏شوند و از پاداش‏هاى او بيش از حدّ آرزوهايشان برخوردار می گردند.

همچنين درباره قبول دعوت ديگرى براى افطار،در اخلاص نيّتش بكوشد؛ چون گاه كسى كه با اخلاص ، دعوت مؤمنى را می پذيرد و در مجلس و افطار او حاضر می شود ، بهره‏اى می ‏برد كه با عبادتِ دراز مدّت ، به آن نمی ‏رسد. از اين رو ، همّت اولياى خدا بر خالص‏ سازى كارها بوده است ، نه زياد بودن آنها. و اين ، عبرت گرفتن از كار آدم و ابليس است؛ چرا كه عبادت هزاران ساله آن خبيث ، رد شد و يك بار توبه خالصانه آدم ، پذيرفته گشت و مايه برگزيدگانش شد. (المراقبات : ۱۳۹)

آیت الله نخودکی( رضا و تسلیم)

1 3 4 5