تأثیرات ماهواره بر رفتار جوانان

 

 

در حال حاضر سر و صدای حاکی از موفقیت جامعه ایران که بدلیل همبستگی و پایداری کانون گرم خانواده ها و تربیت درست کودکان شکل گرفته به جوامع غرب رسیده تا آنها هم ثبات خانواده را در دستور کار خود قرار داده و برای پیشبرد اهداف خود بخصوص در ایران تیرهای زهر آلود خود را به سمت همین کانون خانواده نشانه روند .خواندن این مطلب به پدران و مادرانی که ماهواره دارند توصیه می شود.

از برنامه هایی که برای انحراف کودکان پخش می شود

تا سست شدن بنیان خانواده :

 ترویج خشونت

به خوبی روشن است که هویت هر اجتماع، بر پایه شخصیت افراد و به ویژه نوجوانان و جوانانش شکل می‌گیرد و هر مقدار که افراد جامعه، مبتلا به صفات خشونت بار باشند، آن جامعه دارای ناآرامی‌ها و عدم امنیت بیشتری است، که به جرئت می‌توان گفت دیدن فیلم‌ها و اکشن‌های خشن به خصوص از نوع هالیوودی، تأثیر بسیاری در تحقق این وضعیت دارد.

 سست شدن بنیان خانواده

خانواده و افراد آن، سهم بسزایی در شکل‌گیری اجتماع دارند، که توجه به این امر مهم در جوامع اسلامی، منجر به شکل‌گیری و تحقق تمدن اسلامی می‌گردد. اما دشمن که به اهمیت این کانون پر مهر یعنی خانواده، به خوبی پی برده است، در جهت عفت‌زدایی از جوامع دینی و اسلامی، دست به تدوین و انتشار فیلم‌های نامناسب نموده است تا با تبلیغات گسترده، دامان همه آحاد جامعه را بگیرد.

الگوگیری غلط

از دیگر تلاش‌های شبکه‌های ماهواره‌ای، ایجاد فرهنگ جایگزین به جای فرهنگ ایرانی – اسلامی و ارائه سبک زندگی با مدل غربی و یا الگوهای شرقی نزدیک به غرب می‌باشد. نشان دادن جلوه خرافی از دین، یکی از نمودهای این شیوه، جهت تغییر الگوی فرهنگی جامعه می‌باشد، که در این الگو ،افراد ضمن حفظ وابستگی‌های دینی و اعتقادی، با دین و فرهنگ اصیل فاصله گرفته و بیگانه می‌شوند.

دخالت در امور کشور

یکی دیگر از آسیب‌هایی که جامعه ما با ورود ماهواره به خانه‌ها به آن دچار شده است، دخالت سیاسی قدرت‌های بیگانه در امور داخلی کشور است. این قدرت‌ها با راه‌اندازی شبکه‌هایی که، علی‌الظاهر دارند سعی می‌کنند خیلی بی‌طرفانه واقعیت‌های رخ‌داده را به اطلاع بینندگان بی خبر برسانند، خیلی زیرکانه، اخبار و اطلاعات را جهت‌دهی نموده و خواسته‌های خویش را به مخاطبین القاء کرده و حتی گاهی پا را فراتر از این گذاشته و مستقیماً از مخاطبینشان می‌خواهند که به مبارزه بپردازند.

 برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای نیز به شایعه سازی، ایجاد فضای بدبینی و کاهش اعتماد اجتماعی در جامعه مشغولند که صد البته، بودجه آن‌ها نیز از طرف سازمان سیا و نهادهای مشابه آن تأمین می‌شود.

مخدوش شدن فرهنگ دینی

دشمن از هر وسیله و رسانه‌ای برای مورد حمله قرار دادن فرهنگ مسلمانان بهره برداری می‌کند و ماهواره نیز یکی از این وسیله‌ها و رسانه‌هاست.

 در سال‌های اخیر، شبکه‌های ماهواره‌ای راه‌اندازی شده توسط دولت‌های غربی، تلاش فراوانی نموده‌اند تا با انواع روش‌ها، فرهنگ دینی جامعه را زیر سۆال ببرند و این حربه را گاهی با ایجاد شبهه، گاهی با تحقیر، گاهی با تخریب اساس مذهب و گاهی با سخت جلوه دادن اعمال مذهبی پیش می‌برند. این شبکه‌ها هیچ ابائی ندارند که حتی خیلی آشکارا به مقدسات مردم توهین نموده، یا آن‌ها را مسخره نمایند.


ماهواره در ایران

 


ورود ماهواره به ایران

از زمانی که ماهواره وارد خانه های ایرانیان شد، طیف گسترده ای از شبکه های ماهواره ای مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت.

در ابتدا به دلیل محدود بودن شبکه های فارسی زبان، شبکه های خارجی مورد توجه بییندگان برنامه های ماهواره ای قرار داشت اما پس از مدتی با گسترش شبکه های فارسی زبان و کاهش سختگیریها نسبت به استفاده از ماهواره، این پدیده به صورت گسترده ای به خانه های ایرانیان راه یافت.هم اینک تخمین زده می شود که تعداد قابل ملاحظه ای گیرنده و دیش ماهواره ای در کشور وجود داشته باشد.تعداد شبکه های ماهواره ای فعال در جهان ۱۷ هزار و ۶۶۶ شبکه است که از این تعداد حدود سه هزار شبکه در داخل ایران با همین دیش ها و آنتن های معمولی قابل دریافت هستند.از این تعداد شبکه حدود ۷۴ شبکه مخصوص تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش است.

با توجه به جوان بودن جمعیت کشور، علاوه بر تاثیر شبکه های ماهواره ای بر نحوه نگرش جوانان به مسایل سیاسی، ما شاهد تغییر در الگوهای فرهنگی جوانان کشور نسبت به بسیاری مسایل از جمله مدل لباس و آرایش نیزهستیم.نکته قابل توجه در زمینه تغییر دیدگاه جوانان نسبت به نوع پوشش و آرایش آنها این است که الگوهای جمعی در جامعه بشدت درحال تضعیف و فردگرایی و توجه به خود، در حال رشد است.آراستگی و زیبایی ظاهرجوان امروز که مورد پسند اوست، بگونه ای متفاوت از الگوهای جمعی است که فرهنگ سنتی جامعه برای او ترسیم می کند.در جامعه به دلیل بهبود اوضاع اقتصادی مردم، ابراز وجود دربین جوانان به مثابه یک ارزش اجتماعی بسرعت درحال رشد است.یکی از دلایل پررنگ شدن این موضوع علاوه بر رفاه اقتصادی، گسترش روز افزون استفاده از ماهواره در خانواده ها می باشد.از این نکته نیز نباید غافل شد که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است و در این میان موجی که برطبقه بالا و متوسط تاثیر می گذارد، طبقات پایین جامعه را هم متاثر می کند. مثلا ما در جوانان طبقات پایین جامعه هم میل به تغییر در نوع لباس و آرایش را مشاهده می کنیم، هر چند مسائل مالی، آنها را در ابراز این نوع کنش اجتماعی دچار محدودیت می کند.در جامعه جوانی مثل ایران، انتخاب نوع پوشش و سبک آرایش، بی تاثیر از برنامه های ماهواره نیست.با نگاهی کوتاه به این مساله متوجه می شویم که نفوذ فرهنگ غرب آرام آرام وارد کلیه اندامهای درخت کهنسال فرهنگ ایران می شود وخود را بسرعت ناباورانه ای به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه به جوانان عرضه می کند.در چنین شرایطی، مدیران فرهنگی جامعه باید حرکت خلاقانه و آگاهانه ای را برای کاهش اثرات منفی برنامه های شبکه های ماهواره آغاز کنند.

از نظر کارشناسان، در عصر جهش ارتباطات، ما نمی توانیم جلوی ارسال امواج ماهواره و رسوخ آموزه ها و هنجارهای غیرخودی را در درون کانون خانواده هایمان سد کنیم اما می توانیم درپرتو ارائه مبانی هنجاری خود در رسانه های خاص مقابله با شبیخون فرهنگی بیگانه بپردازیم به عنوان مثال می توانیم با ایجاد شبکه هایی مخصوص نمایش لباس و مد و ارائه الگوهای ایرانی اسلامی و با نظارت اهل فن، بخش عمده ای از تاثیر منفی(صرف نظر از آثار و برنامه های مثبت این فناوری) برخی از شبکه های ماهواره ای را تعدیل کنیم.وقتی جوانان بدانند برنامه های مورد علاقه خود را با کیفیت عالی و متنوع می توانند در شبکه های تلویزیون ملی تماشا کنند یقینا عده بینندگان شبکه های ماهواره ای غیرخودی به حداقل ممکن خواهد رسید و جوانان ایرانی به جای آنکه مصرف کننده قهار برنامه های ماهواره ای بیگانه باشند، به شهروندان فرهیخته و با سواد رسانه ای بالا در چارچوب مرزهای ملی کشورمان تبدیل می شوند.

حمله به دین به بهانه مبارزه با بدعت و خرافات

 تمدن عصر جدید که شکوفایی آن را پیوسته ناشی از حذف دین از صحنه زندگی فرد و اجتماع می شمارند و عامل عقب افتادگی جوامع وامانده یا عقب نگه داشته شده را پای بندی به دین و ضوابط مذهبی قلمداد می کنند، حربه خطرناکی است که بر روح حساس و پرشور جوان اثر نامطلوبی بر جای می گذارد. یکی از روش های دیرین دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اسلام اصیل است. آنان می کوشند مذهب را که عامل بیداری، پویایی، ستم ستیزی، عدالت گستری و فراهم آورنده سعادت دنیا و آخرت است، به عامل تحذیر، انزواطلبی، واپس گرایی، رهبانیت و امری شخصی تبدیل کنند و با این شگرد، بیشترین سعی شان در درست کردن عقاید نسل جوان بر طبق خواسته ها و اهداف خودشان است. به تعبیر امام خمینی رحمه الله : «می خواهند اسلام ناب محمدی (ص) را به اسلام امریکایی مبدل سازند.» تأکید بر اختلاف های مذهبی، تکیه کردن افراطی بر تفاوت های شیعه و سنی، ترویج خرافه گرایی، ترویج مذهب های دروغین، تحریف مفاهیم والایی همچون: انتظار، توکل، دعا، قضا و قدر و تعبد و نیز ارائه نظریه های ویرانگر گوناگون علیه مذهب، همه برای رسیدن به این هدف شوم سازمان دهی و اجرا می شود. در واقع این شبکه های ماهواره ای با روش های به ظاهر علمی، دینی و حتی طنز، در سست کردن عقاید مردم می کوشند و این برنامه ها نسل جوان را به ابتذال می کشاند.

اشاعه فحشا و بی بند و باری


یکی از کارکردهای رسانه های جمعی به ویژه ماهواره، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم است. بر این اساس، ارائه تصویرهای مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق ماهواره و نمایش آنها، یکی از عوامل گسترش بی بند و باری و به فحشا کشاندن جوانان از نوع جرایم جنسی است.دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند، برای کم رنگ کردن این اعتقادات، با ایجاد خلل در اعتقادات قشر جوان، در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن آنان می کوشد.

قرآن کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار می دهد و می فرماید:

إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ. (نور: 19)

کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی  دانید.

در واقع از دیدگاه و منطق قرآن، بازگو کردن زشتی ها و ارائه و ترویج آنها، نهی شده است؛ زیرا موجب آشکارسازی زشتی ها و برملا شدن آنها می شود. امام رضا علیه السلام می فرماید: «آن کسی که گناه را نشر دهد، رانده است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است».شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها، مظاهر ضداخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه، همچون دیگر ابزار بشری می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر، بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فسا د و فحشا در میان جوانان است.

 نمونه ای از تأثیر ویرانگر ماهواره بر خانواده ایرانی

  اکنون داستان زندگی خانواده ای را ورق می زنیم که از پیامدهای زیان بار ماهواره در امان نمانده اند و تا سراشیب و پرتگاه فنا پیش رفته اند. پدری می گوید: «خیلی وقت ها آدمی می ماند که چه کار کند، آن هم در شرایطی که همه نوع فرهنگ به وسیله فن آوری، به طور غیر مستقیم به مغز انسان می کوبد که «انتخاب کن!» من هم به ارزش های فرهنگی خودمان بسنده نکردم و به این فکر افتادم که ماهواره تهیه کنم؛ هر چند از زیان های این مار خوش خط و خال، در رسانه های همگانی چیزهایی شنیده بودم. خلاصه آنتن ماهواره را تهیه کردم و کار ما شب و روز تماشای تلویزیون و کانال های گوناگون ماهواره بود؛ از فیلم های خشن گرفته تا صحنه های مبتذل و شرم آور. در این حال، رفت و آمد دختر بزرگم به خانه ما و تماشای ماهواره او را نیز وسوسه کرد تا شوهرش را به خرید آنتن وادار سازد. پس از گذشت چند روز اختلاف دختر و دامادم به گوش رسید. معلوم شد که دخترم با تقلید از هنر پیشه ها و خواننده های غربی هر روز در پی مد و لباس و آرایش و خواسته های دیگر است. کار از کار گذشته بود که دخترم خانه اش را به حالت قهر ترک کرد. از سوی دیگر پسر شانزده ساله ام در غیاب من، دوستانش را به دیدن فیلم های ماهواره ای دعوت می کرد. در میان همسایه ها و فامیل انگشت نما و رسوا شده بودم. پسرم هر روز در پی مد و لباس بود و پول می خواست تا خود را به شکل تیپ های مضحک ماهواره ای درآورد. کار به جایی رسید که پسرم رو در روی من ایستاد و احترام پدر و فرزندی را کنار گذاشت. بسیار تندخو، بداخلاق و بی شرم شده بود. دیگر از کنترل من بیرون رفته بود. در این اوضاع و احوال، دعوا و بد دهانی ها و ناسازگاری شبانه روزی من و بچه ها، خانه را به صورت جهنمی سوزان و گردابی مهلک درآورده بود. پس از مدتی پسرم از خانه رفت و تا چند وقت نیامد. به دنبالش رفتم و او را در وضعی اسف بار و آلوده به مواد مخدر یافتم. پسرم به کلی دگرگون شده بود و جوانی اش را بر باد داده بود. آتشی را که با دست خود افروخته بودم، شیره جانم را سوزاند و خاکستر کرد، دیگر پاهایم سست شده بود و از خود بیزار بودم. راهی برای نجات نمی یافتم، یکی از همسایگان که گویا از دور شاهد نابود شدن خانواده ما بود، به دیدنم آمد و پیشنهاد کرد که اول آنتن و وسایل ماهواره را جمع کنم. در اولین فرصت ماهواره را جمع کردم؛ وسیله ای که در خفا و در پس پرده و دور از چشم مردم و قانون در خانه جا داده بودم، چنان جلوه گری کرد که عالم و آدم باخبر شدند. تصمیم به خودسازی و بازسازی کانون خانواده ام گرفتم. از دخترم نیز خواستم که به زندگی اش باز گردد و به آنچه دارد، قانع باشد. به دنبال پسرم رفتم و او را به خانه بازگرداندم و زیر بال و پر خود گرفتم، به لطف خدا و اراده خودمان، آفتابی دوباره در زندگی ما طلوع کرد و کانون خانواده ما را دوباره گرمی بخشید».
 آری، ماهواره که حامل پیام فرهنگ مبتذل غرب است، اثر ویران کننده ای بر رفتار و پرورش کودکان و نوجوانان دارد و بر خانواده هاست که خود را از آثار ویرانگر این پدیده شوم در امان نگه دارند.



 

ماهواره در کلام رهبرمعظم انقلاب(دامت افاضاته)

 

 امروز سلطه‌ گران در همه جای دنیا - هر جایی به تناسب - در فکر سلطه فرهنگیند؛ یک نمونه‌اش هم همین ماهواره است که حالا باز هم می‌بینم بحث ماهواره را مطرح کرده‌اند. این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنآوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم! این منطق، منطق صحیحی نیست. آن کسی که این منطق را مطرح می‌کند، باید بگوید برای جلوگیری از آن، چه کار تازه‌ای باید کرد. این منطق و استدلال، این‌گونه باید نتیجه بدهد. البته دشمن فنآوری را پیشرفته می‌کند. در مقابل، شما باید فکر کنید که با تطوّر و پیشرفت فنآوری ماهواره، چه کارهایی را می‌توانید انجام دهید تا از نفوذ ماهواره جلوگیری کنید. اما این استدلال، که چون دشمن پیشرفت می‌کند، پس ما بیاییم هر مانعی را از جلوِ راهش برداریم، منطقی نیست. این مانع، علی‌العجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهای ما پیش آمده، آن وقت بگوییم، ما که نمی‌توانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید، شاید پیروز شدید. این چه حرفی است؟! قانون ممنوعیت ماهواره - که مجلس شورای اسلامی، چند سال قبل از این، آن را تصویب کرد - یک قانون کاملاً درست و بجا بود. حدّاقلش این است شما توانسته‌اید چند سال این نفوذ را به عقب بیندازید و ان‌شاءاللَّه باز هم خواهید توانست. ۱۳۷۸/۰۲/۲۸

 

حضرت زهرا(س) نور عالم تکوین وتشریع است

 

در حديث قدسی اينگونه بيان شده که: «لولاک لما خلقت الأفلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما» خداوند تبارک و تعالی خطاب به پيامبر(ص) مي­فرمايد: اگر تو نبودی من افلاک را خلق نمي­کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمي­کردم و اگر فاطمه(س) نبود، نه تو و نه علی را خلق نمي­کردم.

بحث در اين حديث زياد واقع شده که آيا اساساً اين حديث از نظر سند درست است يا نه؟ اشکالات سندی نسبت به اين روايت شده است، اما از نظر دلالت مضامينی که در اين روايت وجود دارد، همه قابل دفاع و قابل استدلال است. قسمت اول حديث که در رابطه با خود پيامبر(ص) است، اين در روايات ديگری هم وارد شده است و در جوامع روائی مختلف ذکر شده و کسانی که در مورد اين روايت تأمل دارند بحث­شان در مورد ذيل روايت مي­باشد. اما به نظر ما اين مضمون قابل دفاع است. اگر بخواهيم به طور خلاصه بيان کنيم مي­توانيم به همان منطقی که اين مسئله را در مورد پيامبر(ص) مي­پذيريم، مي­توانيم به همين منطق ذيل حديث را که فرموده «لولا فاطمة لما خلقتکما» را اثبات کنيم. اگر صدر حديث که «لولاک لما خلقت الأفلاک» است پذيرفته بشود که مورد پذيرش هست، ذيل حديث هم که مي­گويد: اگر فاطمه(س) نبود، نه علي(ع) و نه پيامبر(ص) خلق نمي­شدند هم کاملاً سخن درستی است. ببينيد در اينجا وقتی تعبير مي­شود «لولاک لما خلقت الأفلاک» در واقع پيامبر مکرم اسلام غايت خلقت معرفی شده يعنی علت غايی برای خلقت معرفی شده­اند، حال چطور پيامبر(ص) غايت خلقت معرفی شده و چطور علت غايی خلقت بر شمرده شده است؟ اگر ما گفتيم هدف از خلقت انسان کمال مخصوص انسانی است و اگر انسان خلق شده برای اينکه به کمال و عاليترين کمالات و درجات کمال برسد برای حرکت به آن نقطه­ی کمالية نيازمند اين است که درجاتی را طی کند تا به درجات عاليه برسد. آخرين درجه کمال انسانی در انسان کامل متجلی شده که آن نقطه بلند و قله­ای است که انسان برای رسيدن به آن دارد تلاش مي­کند و اگر اين قله در زندگی و در هندسه زندگی بشری تعريف نشده بود، اصلاً حرکت به سمت آن کمال معنی نداشت. کجا برويم و چه بکنيم؟ مثلاً وقتی انسان از دامنه کوه بالا مي­رود و قله را مي­بيند، حرکت را به سمت قله تنظيم مي­کند قدم به قدم به سمت آن حرکت مي­کند. حال اگر قله­ای نباشد و نقطه­ی هدفی نباشد که اسمش را بتوانيم کمال بگذاريم، اين حرکت به چه سمتی و به کجا خواهد بود؟ و آن قله که کمال انسانيت است تجلی در وجود پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) پيدا کرده است. انسان­های کامل يعنی چهارده معصوم(عليهم السلام) اينها در عاليترين درجه کمال انسانی و قله­ی حرکت انسان هستند. اگر حديث قدسی مي­فرمايد «لولاک لما خلقت الأفلاک» برای اين است که پيامبر(ص) علت غايی خلقت است. در همه خلقت انسان محور است و در بين انسان­ها هم محور انسان کامل است.

منتهی بعضی مقداری از اين بالاتر هم گفته­اند بعضی از بزرگان و عرفا و حکما معتقدند که انسان کامل نه تنها علت غايی خلقت است بلکه علت فاعلی خلقت هم هست.

ملاصدرا در ذيل اين حديث شريف «بنا اينعت الأثمار» مي­فرمايد که ما غير از نقل از راه عقل و برهان هم برايمان روشن است که پيامبر(ص) و اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) در رده­ی علت فاعلی خلقت هستند نه فقط علت غايی يعنی اينطور نيست که فقط عالم طبيعت به هدف آنها خلق شده باشد بلکه آنها علت تحقق عالم خلقت هم هستند. حال اينکه چطور مي­شود تصوير کرد پيامبر مکرم اسلام علت خلقت عالم طبيعت هم باشد اين در جای خودش بيان شده که انوار مقدسه­ی پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) در واقع واسطه­ی ايجاد عالم و واسطه­ی تکامل موجودات اين عالم و جبران نقصهای اختياری و غير اختياری انسان بوده­اند. پس پيامبر(ص) هم علت فاعلی و هم علت غايی مي­تواند باشد، آن وقت در اين مسير اميرالمؤمنين(ع) را اگر ملاحظه کنيم در طول شخصيت پيامبر(ص) هم در عالم تکوين و هم در عالم تشريع و فاطمه زهرا(سلام الله عليها) هم در عالم تکوين و هم در عالم تشريع نقشهايی که داشته­اند کاملاً مي­تواند اين را اثبات کند که اگر فاطمه نبود و دفاع فاطمه از ولايت حضرت علي(ع) نبود چه مشکلاتی پيش مي­آمد و اگر ولايت و امامت علي(ع) نبود نبوت ابتر بود. استکمال حرکت پيامبر(ص) به ولايت و امامت اهل بيت و اميرالمؤمنين(ع) است و رمز ماندگاری ولايت اهل بيت و اميرالمؤمنين آن دفاعی است که فاطمه زهرا از اميرالمؤمنين(ع) کرده است. پس اين «لولا فاطمة لما خلقتکما» صرف نظر از اينکه اين روايت سند معتبری دارد يا نه، مضمون آن يک مضمون قابل دفاع و قابل استدلال است به همان منطقی که در مورد پيامبر(ص) گفته شد. ما رواياتی داريم در مورد حضرت زهرا(س) که اصلاً علت اينکه حضرت فاطمه(س) زهرا ناميده شده اين است که عالم خلقت به نور وجود حضرت زهرا(س) روشن شد و با آن نور پاک از تاريکی و ظلمت خارج شد. البته منظور وجود مادی آن شخصيت نيست بلکه اين وجود مادی مستظهر است به آن نور وجودی واسعه و به هرحال در واقع منشأ آن يک نور پاک مي­باشد.

لذا حضرت زهرا(س) هم نور عالم تکوين است و هم نور عالم تشريع، روايات در اينجا زياد است مثلاً شيخ صدوق(ره) در علل الشرايع از پيامبر(ص) روايتی را نقل مي­کند که می فرمايد: خداوند تبارک و تعالی ما را قبل از خلقت دنيا آفريده، از حضرت سؤال مي­کنند که شما در آن موقع کجا بوديد که مي­گوئيد ما را قبل از خلقت عالم آفريده؟ حضرت(ص) مي­فرمايد که ما در برابر عرش خدا تسبيح و تحميد و تقديس و تمجيد او مي­کرديم. باز سؤال مي­کنند به چه صورت؟ مي­فرمايند: ما به صورت هياکل و اشباه نور بوديم.

پس به نظر مي­رسد اينکه گفته مي­شود اگر فاطمه زهرا(س) نبود، علی و پيامبر هم خلق نمي­شدند اين يک مطلب قابل دفاعی است و ما اگر بخواهيم در يک جمله­ی کوتاه حضرت زهرا(س) را معرفی کنيم مي­گوييم «حضرت زهرا(سلام الله عليها) نور عالم تکوين و تشريع هستند» و وقتی مي­گوييم نور عالم تکوين و تشريع هستند اين برای ما خيلی معنی دارد و مسئوليت مي­آورد، در ايام فاطميه ضمن اينکه عزاداری مي­کنيم و ضمن اينکه از مظلوميت­های حضرت زهرا(س) می گوييم، بايد حواس­مان باشد که اين شخصيت متعالی و انسان کامل قله­ای است که زندگی ما و مسير حرکت ما بايد به سمت رسيدن به آن کمالات باشد که در آن شخصيت بزرگ وجود داشته است.

(منبع: سایت حجه الاسلام والمسلمین سید مجتبی نورمفیدی)


نوروز 94



آيت‌الله العظمي شاه‌آبادي ، استاد عرفان امام خميني (ره)

درباره جايگاه و شأن حضرت صديقه سلام الله عليها مي فرمايند : 

آن چيزي كه ارزش دارد مقام قرب پروردگار است 

و اين مقام محقق نميشود “مگر از طريق خانم حضرت زهرا سلام الله عليها»

 (نورزتان فاطمي)