آنچه یک طلبه باید بداند

زی طلبگی در سیره علما:

* پرهیز از كارهاى خلاف مروت :

فقها فرموده اند: اعمال خلاف مروت مضر به عدالت است و امام جماعت نباید كارى بر خلاف مروت انجام دهد. میزان در خلاف مروت این است كه انسان كارى را انجام دهد كه عرف جامعه آن را سبك و زننده ، یا براى روحانى غیر مناسب مى دانند؛ مانند وارد شدن به مجالس و محافلى كه متناسب با شاءن طلبه نیست یا انتخاب نوع لباس و پوششى كه عموم مردم آن را زیبنده طلبه نمى دانند یا آرایش مو كه براى طلبه سبك و زننده باشد.


* حلم در برابر جاهلان :

طلبه باید حلیم باشد نه اینكه تا كسى جسارتى كرد، او هم مقابله كند. امــام علـی علیه الســـــلام می فرماید:« اول عوض الحلیم عن حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل» اولین عوض و دریافتی که شخص بردبار از بردباری و صبوری اش دریافت می کند این است که مردم یار و یاور او بر علیه جاهل (آنکه هتاکی کرده) می شوند. این متانت و وقار باعث می شود که دیگران به بزرگواری شخصی که مورد اهانت واقع شده اعتراف کنند و در دل و جان و با زبان و جوارح همراه و همیار او شوند. شخصى به مرحوم آیه الله سید احمد خوانسارى قدس سره جسارت كرد و لحظاتى به فحش و ناسزا ادامه داد تا موقع اذان نماز رسید.ایشان فرمودند بخشید آقا، وقت نماز است اجازه مى فرمایید به نماز بروم . آن شخص ‍ با دیدن این همه حلم و گذشت از كرده خود پشیمان شد و از ایشان عذرخواهى كرد.


* تواضع :

پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: به درستی که تواضع بر بلندی مقام صاحبش می افزاید پس فروتنی کنید خدا شما را بلندمرتبه و والامقام کند.(کافی،ج2 ، ص 121 باب تواضع ،ح 1 )نیز امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: زینت و زیور علم فروتنی است(بحارالانوار، ج 78، ص 80 ،باب 16 ،ح 65).

* تناسب ظاهر:

از جمله وظایف طلبه این است كه باید ظاهر طلبگى هم داشته باشد. على (علیه السلام)فرمود: صلاح الظواهر عنوان صحه الضمائر. ظاهر درست و خوب و صالح حاکی از درونی پاک و سالم است.( شرح غررالحکم ج،4 ،ص 196 )


* آگاهى به زمان :

از جمله ویژگیهاى طلبه نمونه آگاهى به زمان و قدرت تحلیل صحیح شرایط زمان است . امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: . انسان عاقل باید جایگاه خود را بداند. پس زبانش را حفظ کند و اهل زمانش را بشناسد. امام خمینی رحمه الله علیه نیز درباره شرایط مجتهد می فرماید: باید عالم به زمانه باشد.(بحارالانوار، ج 1 ،ص 88، باب 1، ح 13)


* طرح نكردن مشكلات براى دیگران :

طرح مشكلات با افراد ناآگاه و غیر حوزوى و كم ظرفیت به خصوص در مجامع عمومى و به ویژه در زمینه تأمین معاش صحیح نیست و باید حتى المقدور ترك شود؛ زیرا پى آمدهاى غیر قابل جبرانى دارد.


* انس با قرآن :

تلاوت قرآن باعث رهایى از غفلت است . این ذكر جاودانه ثبات مى دهد، بصیرت مى بخشد، به تفكر وادار مى كند و مغز و دل انسان را سرشار از معنویت مى سازد. قرآن کریم می فرماید: فاقرؤا ما تیسر من القرآن: هرآنچه می توانید از قرآن بخوانید .(سوره مزمل)


* انس با امام زمان :

نام خوبى نهاده اند، سرباز امام زمان ! اگر شایسته چنین عنوانى شدیم ، دیگر نمى توانیم از فرمانده خود غافل باشیم . وقتى امام زمان (علیه السلام ) فرموده اند: ما نسبت به مراعات احوال شما سستی نمی کنیم و یاد شما را فراموش نمی کنیم. تكلیف ما معلوم است .(بحارالانوار،ج 53 ، ص 174 ، باب 31).اینجاست كه نیاز به رابطه با آن ((تنها امید نجات )) بخوبى احساس مى شود. این نیاز مانند نیاز به آب و هواست و مى تواند در چند شكل پدیدار شود. توسل ، توجه و انتظار. انتظار یعنى به راستى انتظار ظهور داشتن .


* توجه به شعائر مذهبى :

به حفظ و رعایت شعائر و آداب دینى همچون حضور در مساجد، شركت در نماز جماعت ، نماز اول وقت ، افشاى سلام از وظایف حتمى طلاب است .


احترام به علما واساتید:

یکی ازرموزموفقیت بزرگان علم ودانش این است که آنها به اساتید خود،بیش ازدیگران احترام می گذاشتند،درحدیث است.حضرت امام سجاد (عليه السّلام )می فرماید: حق استاد و سرپرست علمي تو آن است كه وي را بزرگ شماري و مجلس او را محترم داني، به او نيك گوش سپاري و توجه كني و صدايت را از او بلند‌تر نكني و به كسي كه از وي چيزي مي‌پرسد، پاسخ ندهي تا خود پــــاسخ بگويد، در مجلسِ وي بــا كسي سخن نگوئي و نزد او غيبت كسي را نكني و اگر نـــزد تواز او به زشتي ياد كردند، دفاع كرده و عيب هايش را بپوشاني و افتخاراتش را بيان كني، با دشمنش همنشين نشوي و با دوستانش دشمني نورزي.


* دراحوالات حضرت امام خمینی(ره) است که ایشان هروقت نام استاد خود مرحوم حضرت آیت الله شاه آبادی را می بردند می فرمودند: روحی فداء (سیمای فرزانگان، ص 268)


* استاد مطهری ـ رحمه الله ـ ، در آثار خود از علامه ـ رحمه الله ـ چنین یاد می‌كند: «حضرت استاد علامه‌ی طباطبایی ـ روحی فداه)). (آفات الطلاب، آیت الله مجتهدی)


* آیت الله امامی كاشانی می‌فرمودند: «امام خمینی هفت سال دو زانو در درس استاد خود مرحوم شاه آبادی نشست.»


* شهید ثانی نقل می‌كند كه از اسكندر پرسیدند: چرا به معلم خود از پدرت بیشتر احترام می‌كنی؟ او گفت: «به خاطر اینكه معلم سبب زندگی باقی من است و پدر وسیله‌ی حیات فانی من است.»(منیه المرید،ص 120)


*در شرح حال سید رضی مؤلف نهج البلاغه، آورده‌اند كه بسیار عزیز النّفس بود و هدیه‌ی هیچ كس ـ حتی هدیه‌ی پدرش را نمی‌پذیرفت ـ ولی در داستانی كه ذیلاً می‌آید خواهیم دید كه او تنها به خاطر گرامی داشت استادش، هدیه‌ی او را پذیرفت:

روزی یكی از استادان سید رضی به وی گفت: شنیده‌ام خانه‌ات كوچك است و چنین خانه‌ای سزاوار تو نیست اما من خانه‌ای بزرگ دارم كه به تو هدیه می‌كنم.شریف رضی سر باز زد.
استاد دوباره حرفش را تكرار كرد.شریف گفت: من تاكنون هدیه‌ی پدرم را هم نپذیرفته‌ام. استاد پاسخ داد حقی كه من بر تو دارم از حق پدرت بزرگ‌تر است؛ زیرا او پدر جسمانی تو است و من پدر روحـانی تو هستم. شـریف گفت: خانـه را پذیرفتم.(منیه المرید ، ص 120)

  • 5 stars
    عباس فتحی
    نظر از: عباس فتحی
    1395/05/14 @ 04:51:19 ب.ظ

    عباس فتحی [بازدید کننده]

    ممنون از مطالب مفید و منظم…

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.