افطاری دادن در بیان میرزا جواد آقا ملکی تبریزی:

عالم ربّانى مرحوم آية اللّه‏ ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى گفته است :

از مهم‏ترين كارهاى اين ماه ، افطارى دادن به روزه ‏داران است. پاداش آن را در خطبه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله شنيده‏ اى. مهم‏تر ، آن است كه در اين كار ، نيّت خالص و مؤدّب شدن به ادب الهى باشد و اين كه انگيزه آن جز به دست آوردن رضاى خدا نباشد ، نه ابراز شرافت دنيا و نه شرافت آخرت ، نه تقليد و نه رسم و عادت.

بايد بكوشد تا عمل خود را از اين هدف‏ ها خالص سازد و آن را با برخى آزمون‏ها بيازمايد و از فريبكارى هواى نفْس و شيطان ، خاطرجمع نباشد و هم در اصل افطارى دادن ، هم در تعيين كسانى كه به آنان افطارى مى‏دهد (مؤمنان) ، هم در نوع غذا و هم در كيفيّت برخورد با ميهمانش ، از خداوند مدد بجويد؛ چرا كه همه اينها با اهداف مختلف ، كيفيّت‏هاى متفاوت مى‏يابند. بيداردلان ، راه‏هاى ورود شيطان را در اين موارد مى‏شناسند و از آنچه موافق دستور شيطان است ، پرهيز مى‏كنند و پيرو چيزى مى‏شوند كه موافق فرمان و رضايتِ مالك دين و دنيايشان است. در نتيجه به پذيرش الهى نايل مى‏شوند و از پاداش‏هاى او بيش از حدّ آرزوهايشان برخوردار می گردند.

همچنين درباره قبول دعوت ديگرى براى افطار،در اخلاص نيّتش بكوشد؛ چون گاه كسى كه با اخلاص ، دعوت مؤمنى را می پذيرد و در مجلس و افطار او حاضر می شود ، بهره‏اى می ‏برد كه با عبادتِ دراز مدّت ، به آن نمی ‏رسد. از اين رو ، همّت اولياى خدا بر خالص‏ سازى كارها بوده است ، نه زياد بودن آنها. و اين ، عبرت گرفتن از كار آدم و ابليس است؛ چرا كه عبادت هزاران ساله آن خبيث ، رد شد و يك بار توبه خالصانه آدم ، پذيرفته گشت و مايه برگزيدگانش شد. (المراقبات : ۱۳۹)

حدیث از مولی امیرالمومنین(علیه السلام):

 

امام على عليه السلام:

لَوْ كُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَى نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَكَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَى سَبِيلِ النَّجَاح‏

اگر هم به بهشت اميد (و باور) نمى داشتيم و از دوزخ نمى هراسيديم و پاداش و كيفرى در ميان نمى بود باز شايسته بود كه در طلب مكارم اخلاق برآييم، زيرا كه راه موفقيت و پيروزى در تحصيل مكارم اخلاق است.

مستدرک الوسایل ج 11 ، ص 193 ، ح 12721

 

امام على عليه السلام:

اِحصِدِ الشَّرَّ مِن صَدرِ غَيرِكَ بِقَلعِهِ مِن صَدرِكَ؛

براى دِرو كردن بدى از سينه ديگران، آن را از سينه خودت ريشه كَن كُن.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 501 ، ح 178 - تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 106 ، ح 1911

 

امام علی علیه السلام:

مَن عابَ عِيبَ، و مَن شَتَمَ اُجيبَ، و مَن غَرَسَ أشجارَ التُّقى اجتَنى ثِمارَ المُنى.

هر كه عيبجويى كند، عيبجويى شود و هر كه ناسزا گويد، پاسخ (ناسزا) شنود و هر كه درختهاى تقوا بنشاند، ميوه هاى آرزوها را بچيند.

كشف الغمّه(ط-القدیمة) ج 2، ص 346 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 79

شهادت مولی تسلیت

 

 

کریم اهل بیت

* حضرت امام على عليه‏السلام :

روزى رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم براى ما خطبه‏اى ايراد كرد و فرمود : اى مردم ! همانا ماه با بركت و رحمت و آمرزش به شما روى آورده است . اين ماه نزد خدا برترين ماه است و روزهايش برترين روزها و شبهايش برترين شبها و ساعتهايش برترين ساعات . در اين ماه شما به ميهمانى خدا دعوت شده‏ايد و در زمره بهره‏مندان از كرامت خداوند قرار گرفته‏ايد . در اين ماه نفسهاى شما تسبيح خداست و خواب شما عبادت است و اعمال شما پذيرفته و دعايتان به اجابت مى‏رسد … من برخاستم و عرض كردم : اى رسول خدا ! برترين كارها در اين ماه چيست ؟ پيامبر فرمود : اى اباالحسن ! برترين كارها در اين ماه خويشتندارى از حرامهاى خداوند عز و جل است .(إمالي الصدوق : ۸۴ / ۴ منتخب ميزان الحكمة : ۲۴۲)

*آیت الله قاضی:

من هر چه دارم از قرآن و سيد الشهداء (عليه‌السلام) دارم.

*آیت الله میرزا ملکی تبریزی:

آن كه در قرآن به تدبر بنگرد، ناگزير به اندازه تدبر و تامل خويش ‍ شكوه و عظمت قرآن و آورنده قرآن و معاني و مفاهيم آن را در خواهد يافت ، و همين درك و دريافت سبب خواهد شد تا به هنگام قرائت ، ذهن و ضمير خويش را از پراكندگي دور دارد و بر تامل و تدبر خويش در فهم معاني و مقاصد قرآن بيفزايد، و از آنچه را فهم آن ها را مي بندد، بپرهيزد و هر امر و نهي و حكم و دستور و پند و موعظه اي مي بيند، همه را ويژه خود بپندارد، اينجاست

كه قرائت و تدبر قرآن بر او اثر مي گذارد، و روح و جان او را بر مي انگيزد و از اين پس است كه به دنياهايي نيكو و نوراني راه مي يابد، و به مقامهايي بس والا و بالا فرا مي رسد.


*شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی):

برخی از من دعای تـــوفیق سحری و گشـــایش امــور می خواهند، دستور می دهم که قرآن تلاوت کنند.

*حضرت آیت‌الله‌ جوادی آملی:

اگر اهميت و فضيلت تلاوت قرآن براى ما روشن شود و بدانيم كه قرآن تكلم و سخن گفتن خداوند با ما ‏است، و با طهارت باطن و اُنس با قرآن لذت تلاوت را بچشيم، هيچ گاه حاضر نمى‌شويم بين خود و قرآن ‏فاصله بيندازيم و هرگز از فيض عظيم آن، حداقل با تلاوت پنجاه آيه در شبانه‌روز، محروم نمى‌گرديم.

*علا مه مجلسی:

قرآن در قیامت به صورت مثالی ظاهر میشود؛ و آن صورت، مثالِ حقیقتِ قرآن است و آن صورت مثالی با انسان تکلم میکند؛ پس سخنگو و متکلم، صورت مثالی مجسم شدۀ قرآن در آن عالَم است. همچنانکه اگر انسان بخواهد در دنیا از قرآن استفاده کند و آن حقائق و معانی را در خود بگیرد، خداوند میتواند افرادی از روحانیون و فرشتگان را که دارای قرآن هستند بگمارد تا قرآن را به انسان تعلیم دهند.

*استاد مرتضی مطهری:

قرآن را با تامل و تدبیر بخوانید. آنجا که به شگفتی های قرآن میرسید توقف کنید ،زود رد نشوید اگر به نکته ای برخورد کردید همان جا بایست و روی آن تامل کنید . دلها را به وسیله قرآن به حرکت درآورید.

*حلم حضرت امام حسن (ع):

‏يك نفر از اهل شام وارد مدينه شد، حضرت مجتبى (ع) را ديد كه بر مركبى سوار است و چون تحت تأثير تلقينات شوم بنى اميه قرار گرفته بود، شروع به ناسزا گفتن كرد، او تند تند اسائه ادب مى‏كرد، امام(ع) هم چيزى نمى‏گفت. تا وقتى كه مرد شامى آرام شد.
حضرت مجتبى كه درد او را مى‏دانست بر او سلام كرد و خنديد و فرمود: يا شيخ گمان مى‏كنم غريب هستى، شايد امر بر تو مشتبه شده است اگر بخواهى گذشت كنيم از تو گذشت مى‏كنيم، اگر از ما چيزى بخواهى به تو مى‏دهيم، اگر راهنمائى بخواهى راهنمائيت مى‏كنيم، اگر از ما مركبى بخواهى براى تو مركب مى‏دهيم، اگر گرسنه باشى، سيرت مى‏گردانيم اگر عريان باشى لباست مى‏دهيم، اگر محتاج باشى بى‏نيازت مى‏كنيم، و اگر حاجتى داشته باشى آنرا بر مى‏آوريم و تا در مدينه هستى اگر در خانه ما ميهمان باشى براى تو بهتر خواهد بود، چون منزل ما وسيع و امكانات ما بسيار و موقعيت ما گسترده است .
مرد شامى از شنيدن اين سخنان به گريه افتاد، سپس گفت: گواهى مى‏دهم كه تو خليفه خدا در روى زمين هستى، خدا داناتر است كه رسالت خود را در كجا قراربدهد، تو و پدرت مبغوضترين خلق در نزد من بوديد ولى فعلاً محبوبترين خلق خدا در نزد من هستيد:
«ثم قال أَشهدُ انّك خليفةُ اللّه فى ارَضه، اللّهُ اعلم حيث يجعل رسالته ،كنت أَنت و ابوك ابغضُ خلق اللّهِ الىّ و الان أَنت اَحبّ خلق اللّه الىّ».
سپس آن مرد وسائل خويش به خانه آن حضرت آورد و تا در مدينه بود ميهمان آن حضرت بود و بر محبت اهل بيت (ع) معتقد شد. (مناقب آل ابى طالب ج 4 ص 19 فصل مكارم اخلاق امام حسن (ع)-نگارنده گويد: معاويه و پيروان او درباره اميـــرالمؤمنين صلوات الله عليه و اهل بيت او، چنان تهمت هائى بستند و چنان ناروائيها نسبت دادند كه عقل متحير است و توانست ناسزاگوئى به آن حضرت را رسميت بدهد، امام مجتبى (ع) احساس كرده كه اين آدم ذاتاً بدجنس نيست ولى تحت تأثير تبليغات سوء قرار گرفته است، لذا با حلم و بردبارى او را معالجه فرمود. (خاندان وحى، سيد على اكبر قريشى )

*انتظارات امام حسن(ع) از شيعيان

1- خدا محوری
«هر کس رضایت خدا را بخواهد هرچند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت می کند و هر کس که با به خشم آوردن خداوند، دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم وامی گذارد.»( میزان الحکمه ، ج 4 ص .153)

2- فراگیری دانش
«به راستی، بیناترین دیده ها آن است که در خیر نفوذ نماید، و شنواترین گوشها آن است که تذکرات ]دیگران[ را بشنود و از آن بهره مند شود و سالم ترین دلها آن است که از شک و شبهه پاک باشد.( تحف العقول، ص 408)

3- اندیشیدن و تفکر:
«در شگفتم از کسی که در (چگونگی استفاده از) خوراکیهای خود اندیشه می کند ولی درباره معقولات خویش اندیشه نمی کند. از آنچه معده اش را اذیت می نماید دوری می کند، در حالی که سینه (و روح) خود را از پست ترین چیز پر می کند.»( بحارالانوار، ج 1، ص .218)

4- تلاش و کوشش:
برای دنیایت چنان کار کن که گویا برای همیشه (دراین دنیا) خواهی بود. و برای آخرتت (نیز چنان) سعی و تلاش کن که گویا فردا از دنیا خواهی رفت.»( بحارالانوار، ج 44، ص .139)

6- دقت در دوستیابی:
پسرم! با هیچ کس برادری (و دوستی) مکن مگر آنکه ]اول[ بدانی کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده ای می باشد، هرگاه به این مسئله پی بردی ومعاشرت و دوستی او را (طبق معیارها) پسندیدی، پس با او برادری(و دوستی) کن، در گذشتن از لغزشها و همدردی در سختی.»( همان، ص .404) (سایت انجمن گفتگوهای دینی)

امام علی(علیه السلام):(نرم گویی)