موضوع: "بدون موضوع"

مقام معلم



می توان در سایه آموختن

گنج عشق  جاودان اندوختن

 اول از استاد، یاد آموختیم     

پس، سویدای سواد  آموختیم

 از پدر گر قالب تن یافتیم      

از معلم جان روشن   یافتیم

 ای معلم چون کنم توصیف تو     

چون خدا مشکل توان تعریف تو

 ای تو کشتی نجات روح ما         

ای به طوفان جهالت نوح  ما

 یک پدر بخشنده آب و گل است       

یک پدر روشنگر جان و دل است

 لیک اگر پرسی کدامین برترین       

آنکه دین آموزد و علم  یقین

 

استاد شهریار

 

راه رسیدن به کمال در کلام استاد مطهری

 

وقتى عارف براى همه عالم یک حقیقت بیشتر قائل نیست و آن حقیقت عشق است، قهراً از نظر او دیگر حقیقت انسان فکر نیست که فیلسوف مى‌گفت، حقیقت انسان دل اوست. دل هم یعنى همان مرکز عشق الهى. پس یک تفاوت بین مکتب عقل و مکتب عرفان در مسئله «من» انسان است. آیا «من» انسان همان است که‌ فکر مى‌کند یا آن است که عشق مى‌ورزد؟ عارف مى‌گوید «منِ» تو همان است که عشق مى‌ورزد، نه آن که فکر مى‌کند.

از نظر فیلسوف اگر انسان بخواهد به مقام انسان کامل برسد، با چه ابزارى باید پیش برود؟ با ابزار استدلال و قیاس، با صغرى و کبرى و مقدمات چیدن و فکر کردن، با پاى منطق. ولى عارف مى‌گوید: خیر،

ابزار آن، علم و سواد و حرف و گفت و شنود و صغرى و کبرى و مقدمه و نتیجه و استدلال نیست:

دفتر صوفى سواد و حرف نیست

                 جز دل اسپید همچون برف نیست

بجاى همه این کارها تزکیه نفس کن. فیلسوف مى‌گوید: فکر کن، درس بخوان، پیش معلم برو، ولى عارف مى‌گوید: خودت را تصفیه کن، تهذیب نفس کن، اخلاق رذیله را از خود دور کن، توجه به غیر حق را هرچه مى‌توانى از خود بران و بر توجه خود به حق بیفزا، بر خاطرات خود مسلط باش، هرچه اندیشه غیر خدا در دل تو بیاید دیو است، تا دیو هست فرشته که نور خداست هرگز در دل تو نمى‌آید:

بر سر آنم کهگر ز دست برآید

                  دست به کارى زنم که غصه سرآید

خلوت دل نیست جاى صحبت اغیار 

                   دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

                   نور ز خورشید جوى بو که برآید

بر در ارباب بىمروت دنیا

                   چند نشینى که خواجه کى بدر آید

ترک گدایى مکن که گنج بیابى

                   از نظر رهروى که در گذر آید

بعد که انسان را از اینکه به در خانه اکابر و بزرگان و صاحبان قدرت برود برحذر مى‌دارد، مى‌گوید: ترک گدایى مکن، اما گدایى پیش چه کسى؟ گدایى پیش یک انسان کامل.

به هرحال وسیله‌اى که این مکتب براى رسیدن انسان به مقام انسان کامل معرفى مى‌کند، اصلاح و تهذیب نفس است، توجه به خداست. هرچه بیشتر انسان به خدا توجه کند و هرچه بیشتر توجه به غیر خدا را از ذهن خود دور کند و هرچه بیشتر به درون خود فرو رود و هرچه ارتباط خود را از بیرون بیشتر قطع کند [به مقام انسان کامل نزدیکتر مى‌شود.].

(منبع:انسان كامل)

 

مهمترین خصوصیت استاد مطهری در کلام همسرش

 


 

*یکی از مهمترین خصوصیات رفتاری شهید مطهری که برایم جذابیت فراوانی داشت دائم الوضو بودن او بود، استاد حتی زمانی که از خواب بیدار می‌شد ابتدا وضو گرفته و سپس به سایر کارها می‌پرداخت و من این خصوصیت رفتاری ایشان را بسیار دوست داشتم؛ استاد همیشه به من و فرزندانمان یادآوری می‌کرد که همواره به یاد خدا باشیم چرا که خدا ناظر اعمال ماست و توصیه می‌کردند که در پایان هر روز محاسبه‌ای را از نفس خود و اعمالی که انجام داده‌ایم داشته باشیم.

 

استادمطهری در کلام حضرت امام خمینی(ره) ومقام معظم رهبری(دامت افاضاته)

* حضرت امام خمینی(ره)

سالروز شهادت شهيد مطهري است كه در عمر كوتاه خود اثرات جاويدي به يادگار گذاشت كه پرتوي از وجدان بيدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود . او با قلمي روان و فكري توانا در تحليل مسائل اسلامي و توضيح حقايق فلسفي با زبان مردم و بي قلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت . آثار قلم و زبان او بي استثنأ آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصايح او كه از قلبي سرشار از ايمان و عقيده نشأت مي گرفت ، براي عارف و عامي سودمند و فرح زاست ؛ اميد آن بود كه از اين درخت پر ثمر ميوه هاي علم و ايمان ، بيش از آن چه به جا مانده ، چيده شود و دانشمنداني پربها تسليم جامعه گردد . مع الاسف دست جنايتكازان مهلت نداد و جوانان عزيز ما را از ثمره ي طيبه ي اين درخت برومند محروم نمود ؛ خداي را شكر كه آن چه از اين استاد شهيد باقي است ، با محتواي غني خود مربي و معلم است.

* استاد مطهری در کلام مقام معظم رهبری(دامت افاضاته)

اهمیت آثار شهید مطهری

اعتقاد بنده این است که آثار شهید مطهری مبنای فکری این جمهوری کنونی ماست… مبنای فکری این انقلاب، تفکرات شهید مطهری است ولاغیر. دیگران به مقدمات این انقلاب خیلی کمک کردند، مردم را آگاه و روشن کردند، مردم را به حرکت و اندیشیدن واداشتند، اما آن افکار دیگر ـ غیر از افکارآقای مطهری ـ در ساخت این نظام کنونی ما تأثیری نداشت. این ساخت غیر از آن‏هاست… اگر ما بخواهیم که این نظام در ذهن مردم تعمیق بشود و حرکت انقلابی این مردم همچنان ادامه پیدا بکند باید افکار آقای مطهری در بین مردم رواج پیدا کند».

بزرگ‏ترین هنر شهید مطهری

«… برخی از خطوط این چهره ی منور، هم‏چون اصلی‏ترین و سازنده‏ترین خطوط برای ترسیم چهره‏ای که امروز به حق یکی از بزرگ‏ترین معماران بنای فکری نظام اسلامی به حساب می‏آید، بیش از پیش مورد مداقّه قرار گیرد. یکی از خطوط، ناب‏گرایی در فهم و ارایه ی اسلام است که شاید بتوان آن را بزرگ‏ترین و دشوارترین هنر شهید مطهری شمرد».

جملات قصار استاد شهید مطهری

 

* یکی از چیزهایی که به موجب آن اسلام همه را جذب می کند ، همین سهولت و سماحت این دین است . پیغمبر فرمود یک نفر مبلغ باید مبلغ سماحت و سهولت این دین باشد ، کاری بکند که مردم به دین تشویق و ترغیب بشوند . ( از کتاب سیری در سیره نبوی )

  * ایمان، گَرد و قرص و کپسول نیست. اثرش در سلامت جسم و جان وقتی فهمیده می شود که انسان بداند که آدم با ایمان، روحی مطمئن تر و اعصابی آرانتر و قلبی سالمتر دارد؛ دائما در فکر نیست کجا را ببرد و کجا را بخورد، اگر دیگران به نوایی رسیدند از حسادت آتش نمی گیرد و حرص و بخل و طمع آتش به جانش نمی افکند و ناراحتی های عصبی او را به زخم معده و زخم روده مبتلا نمی سازد، افراط در شهوت او را ضعیف و ناتوان نمی کند، عمرش طولانی تــــــر می شود..سلامت تن و سلامت روح بستگی زیادی دارد به ایمان. موضوع افزایش بیماران روانی که بیمارستان ها را پر کرده اند و دائما رو به افزایش است یکی از مسایل اجتماعی روز به شمار می رود. آمار نشان می دهد که این بیماری ها همه یا بیشتر آنها در میان طبقه ای است که از موهبت ایمان به خدا و اعتقاد خالص به مبدأ متعال بی بهره اند. منشأ این بیماری های روانی احساس محرومیت ها و مغبونیت های اجتماعی است، ایمان حکم داروی پیشگیری را دارد. البته مقصود این نیست که لازمه ایمان این است که باید به همه محرومیت ها تن داد و تسلیم شد، مقصود این است که با وجود ایمان، محرومیت ها انسان را از پا در نمی آورد، تعادل او را محفوظ نگه می دارد.( کتاب بیست گفتار )

 * انسانیت و گذشت و احسان اگر بر پایه تقوای الهی و طلب رضای الهی نباشد، بر پرتگاه خطرناکی است.( کتاب بیست گفتار )

 * اگر اشکی که برای امام حسین (ع) می ریزیم ، در مسیر هماهنگی روح ما باشد ، پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسین می کند . اگر ذره ای از همت او ، ذره ای از غیرت او ، ذره ای از تقوای او ، ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی را چشم ما جاری شود ، آن اشک بی نهایت قیمت دارد .(حماسه حسینی)