موضوع: "علما"

استاد رنجبر(ذغال های روشن)


ذغال های خاموش، در کنار ذغال های روشن، روشن می شوند. همنشینی اثر دارد. اگر خاموشی،

رفیقی بیاب که روشن باشد.

خودشان بیدارت میکنند!!

الهی الحقنی بالروح الله

دل به عشق اش داده ام دلداده ام
بَهراین دل، دل فکاری گریه کن
می رسد خرداد و داد از یاد ِاو
کی توانم بردباری، گریه کن . . .

ای روح بلندخدایی! ، ای منادی اسلام ناب محمدی!
رحلت جانگدازت، روز رحلت پیامبر را در ذهن ها تداعی كرد و شور دلدادگانت ، كربلایی مجدد آفرید و غم رفتنت، عاشورایی بر پا ساخت.
چرا نسوزیم؟… كه هر سنگ سنگ این سرزمین، هر برگ برگ درختان، هر ستاره و هر سپیده، تو را به یاد ما می آورد.
اماما!… ای كلامت موزون، ای پیامت میزان،
ای حاضر عصر غیبت، ای بار یافته به حضور!
بعد از تو، خاطره محزون است.
بعد از تو، خاطرمان خون است.
بعد از تو، واژه تهیدست است.
در سوگ تو، عقل، مجنون است.
عجیب نیست كه “خرداد” داغ ما را در آن سوگ بزرگ تازه كند و همواره دست در دامن حسرت و غم داشته باشیم و در فراق تو، كه معجون “عرفان و جهاد” و آمیخته ای از” اشك و سلاح ” بودی ، همچنان غمی سنگین و جانی غمگین داشته باشیم!
اماما! از آن جهان، دل های داغدار ما را به دعای خیری تسلا بخش


مقام معظم رهبری(دامت افاضاته):

* امام عزيز با حيات ، ابتكارو تحرك خود كه از آن روح بزرگ و دل روشن بر مي آيد و همچنين با مرگ پر حادثه و عروج ملكوتي خود به اسلام و انقلاب خدمت كردند .(24/3/68 )


* ايشان عصر گرايش و احترام به ارزشهاي انساني و احترام به عدالت و حريت انسان و اصل احترام به آراءمردم را بنيان گذاشتند كه حتي دشمنان ايشان هم به عظمت امام معترفند .(29/3/68 )


*او مانند خورشيدي بود كه با درخشش خود اشياء را آشكــــار مي كند و مانند روحي بود كه با دميدن به كالبدي اجزاء آن را زنده مي سازد او ما را زنده كرد و به حركت در آورد و ما توانستيم به كمك وجود او به ارزش جغرافيائي و تاريخي كشورمان و به حقيقت فرهنگ گذشته قرآن و ملت خود پي ببريم و اگر نظام جمهوري اسلامي و اين انقلاب بزرگ و جهاني و نيز اين رستاخيز عظيم ايجاد شده در دنيا را به عنوان يك شجرة طيبه بدانيم ريشه آن همين شخصيت عظيم است كه اين درخت مبارك روياند(29/4/68)


*درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمى‏توانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه مى‏کند، اوج آن باز بلندپرواز را مى‏بیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهى که خدمت امام مى‏رسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبه‏روز جلوتر مى‏رفت و خودش را کاملتر مى‏کرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوى یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنى فریب خورده، سرکلاه‏رفته. و کسى که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنى طرد شده است.(فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و جمعی از سپاهیان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی … 29/11/69.)



سیره ى عملى امام خمینى رضوان الله علیه در ماه مبارك رمضان


حضرت امام، رضوان الله علیه، توجه ویژه‏ اى نسبت ‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏هاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل میكردند و به دعا و تلاوت قرآن و…میپرداختند.

و خودشان میگفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است‏» (1) .

یكى از یاران امام، در این باره گفته است:

در این ماه، ایشان، شعر نمیخواندند و نمیسرودند و گوش به شعر هم نمیدانند. خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد میكردند، به گونه‏ اى كه این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى میكردند (2) .

ایشان، به هنگام سحر و افطار، بسیار كم میخوردند، به گونه‏اى كه خادم‏شان فكر میكردند كه امام، چیزى نخورده است! (3)

حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مى‏ سرایند:

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد

عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افطار به مى کرد برم پیر خرابات

گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

با باده، وضو گیر که در مذهب رندان

در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد (4)

از جمله برنامه ‏هاى ویژه‏ ى حضرت امام، رضوان الله علیه، در ماه مبارك رمضان، عبادت و تهجد بود.

اکثر آشنایان امام نقل مى‏ کنند که ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏ هایشان بود.

خانم زهرا مصطفوى مى‏ گوید:
راز و نیاز امام و گریه‏ ها و ناله ‏هاى نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بى اختیار، به گریه مى ‏انداخت (5)
یکى از اساتید قم نقل مى‏ کرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه‏ جداگانه ‏اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى‏ کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و ناله ‏اى شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏» (6)
یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏ کرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى خواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مى ‏کردند
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یکى از محافظان بیت مى‏ گوید در یکى از شب‏ هاى ماه مبارک رمضان، نیمه شب، براى انجام کارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه مى‏ کردند! هق هق گریه‏ امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مى‏ کند. (7)
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏ هاى دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، براى خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏ اى را نیز همراه برمى ‏داشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند! (8)

1- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 286 .
2- برداشت‏ هایى از سیره‏ امام خمینى( ره) ، ج 3 ، ص 90 .
3- همان، ص 89 .
4- روزنامه‏ جمهورى اسلامى، مورخ 8/1/69 .

5- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى (رحمت الله علیه) ، ج 3 ، ص 132 .
6- همان، ص 286 .
7- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته 104 / جلوه‏اى از خورشید ، ص 90 .
8- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى ، ج 3 ، ص 126 .

حضرت آیت الله جوادی آملی: دفاع درقیامت!!!!!

1 2 4 5