
پندهای قرآنی
سه شنبه 93/10/16
*إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (المائده/۱۳)
قطعا خداوند نیکو کاران را دوست می دارد
*فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ (ص/٢٦)
بین مردم به حق حکم و قضاوت کن
*الا بذکر الله تطمئن القلوب (رعد/2 )
آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می گردد
*وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء٣٤)
به عهد و پیمان خود وفا کنید
*اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى (المائده/٨)
عدالت پیشه کنید که آن به تقوی نزدیکتر است
*إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (الحجرات/١٢)
قطعا بعضی از گمانها گناه است
و*َعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (النساء/١٩)
با زنان به نیکی و شایستگی معاشرت کنید
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ (الحجرات۱۳)
همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست
*وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَكُمْ (البقره/۲۳۷)
فضل و نیکی به یکدیگر را از یاد نبرید
*فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ (العنکبوت/١٧)
فقط روزی را در نزد خدا(از جانب او) بجوئید
* إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (الحجرات/١٠)
قطعا مؤمنین برادر یکدیگرند
*أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (النساء/۸۲)
پس چرا در قرآن تدبر و اندیشه نمی کنند ؟

پندهای جاودانه
یکشنبه 93/10/14
*میرزا جوا دآقا ملکی تبریزی :
عارف واصل و کامل مرحوم میرزا جــوا دآقـا ملکـی تبــریــزی می نویسد: از یکی از علمای بزرگ نقل شده است که: او سی سال در صف اول نماز جماعت اقتدا می کرده پس از سی سال روزی به عللی نتوانست خود را به صف اول برساند؛ از این رو در صف دوم ایستاد و از این که مردم او را در صف دوم دیدند، گویا در خود خجالتی احساس کرد. از این جا متوجه شد که در این مدت طولانی که در پیشاپیش مردم و در ردیف اول نماز را اقامه می کرده از روی ریا بوده است و تمامی آن سی سال نماز را قضا کرد. مرحوم ملکی ادامه می دهد:ای عزیز! بنگر به این عالم مجاهد و مقام و منزلتش دقت نمای که چگونه در این زمان دراز، نماز جماعتش آن هم در صف اول فوت نگردید و با این وصف متصدی امامت جماعت نشد و بنگر به احتیاط او که چگونه به خاطر یک شبهه این همه نماز را قضا کرد و از این جا عظمت امر الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم × هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون × هو الله الخالق البارئ المصور له اخلاص و اهمیتی را که علمای گذشته برای آن قایل بودند، دریاب.
*توصیه های علامه طباطبايي (ره):
* ممکن است انسان گاهی از خدا غافل شود و خدا يک تب سخت خطرناک چهل روزه به او بدهد، برای اين که يک بار از ته دل بگويد: يا الله.(جرعه های جانبخش، نوشته غلامرضا گلی زوار، ص ۳۸۰)
* گاهی يک عصبانيت، بيست ســال انسان را عقب می اندازد». (ز مهر افروخته، نوشته سيد علی تهرانی، ص ۸۳)
* نماز شب: چون به نجف اشرف براى تحصیل مشرف شدم گاه گاهى به محضر مرحوم آیه الله قاضى شرفیاب مى شدم . یك روز كنار در مدرسه اى ایستاده بودم كه مرحوم آیه الله قاضى از آنجا عبور مى كردند. چون به من رسیدند دست خود را روى شانه ام گذاردند و گفتند: فرزندم دنیا مى خواهى نماز شب بخوان ، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان .
*آیت الله العظمی قاضی(ره):
الله الله الله که دل کسی را نرنجانید!!!
* حضرت آیت الله مجتهدی:
اگر می خواهی علمت برکت داشته باشد استاد را تعظیم کن وبه اواحترام بگذاراگر خدایی نکرده غیبت استاد را بکنی یا آن طوری که اسلام فرموده است اورا احترام نکنی دیگر به درد طلبگی نمی خوری وعلمت برکت نخواهد داشت.
حضرت رسول اکرم(ص):خداوند متعال چهار چیز را در چهار چیز قرار داده است:1- برکت علم رادر تعظیم استاد2- باقی ماندن ایمان را در تعظیم خداوند متعال 3-لذت زندگی را در نیکی به پدرومادر4 نجات از آتش رادر اذیت نکردن مردم.

بهداشت وسلامتی
شنبه 93/10/13
آیا میدانستید که بوی دهان روی اعتماد به نفس آدمها هم تأثیر میگذارد؟ بوی بدن دهان همیشه شرایط نامطلوب و استرسزایی برای فرد ایجاد کرده و همین امر هم روی اعتماد به نفس او تأثیر منفی میگذارد. به خاطر این که فرد از ترس آزار دادن دیگران حتی جرات نمیکند دهانش را باز کند چه برسد به این که راجع به افکار و ایدههایش حرف بزند.
اکثر موارد بوی بد دهان به دلایل زیر رخ میدهند:
غذا: خرده ریزههای غذا در رو و یا کنارههای دندان باعث افزایش باکتریها در دهان و درنتیجه بوی بد دهان میشود. خوردن خوراکیهای خاص از جمله پیاز، سیر و یا سایر سبزیجات و ادویهها نیز میتواند باعث بدبویی دهان شود. زمانیکه شما این خوراکیها را هضم میکنید، وارد خون شما شده و از آن طریق به ریه شما انتقال پیدا کرده و باعث تنفس بدبو میشود.
رعایت بهداشت دهان و دندان: اگر شما روزانه از مسواک و نخ دندان استفاده نکنید، خردههای غذا در دهانتان جمع شده و باعث بوجود آمدن، بوی بد میشود. جمع شدن باکتری برروی زبان هم یکی دیگر از دلایل بوی بددهان میباشد.•
خشکی دهان: بزاق دهان به پاکی دهان و از بین بردن خوردههای غذا در دهان کمک میکند. بیماریای که در آن تولید بزاق کاهش مییابد و به آن خشکی دهان (xerostomia) میگویند، نیز با کاهش بزاق دهان باعث باقی ماندن خوراکیها و درنتیجه ایجاد بوی بد دهان میشود.
عفونت درون دهان: بوی بد دهان میتواند در نتیجه جراحیهای دهان و دندان و یا شرایطی از جمله، پوسیدگی دندان، بیماری لثه و یا وجود زخم در دهان باشد.
سایر مشکلات دهان، بینی و یا زبان: وجود عفونت و یا باکتری برروی زبان و یا بینی میتواند، باعث ایجاد بوی بد در دهان شود.
داروها: بعضی از داروها با ایجاد خشکی دهان میتوانند باعث ایجاد بوی بد شوند، سایر داروها با آزاد کردن مواد شیمیایی در بدن باعث بوجود آمدن این بوی بد میشوند.
سایر دلایل: بیماریهایی از جمله، بعضی از انواع سرطان، اختلال متابولیک و یا سوزش فلاکس) میتوانند، باعث بدبویی دهان شوند.
درمان بوی بد دهان:
• بعد از غذا مسواک بزنید.
• حداقل در روز یکبار از نخ دندان استفاده نمایید.
• زبانتان را مسواک بزنید.
• جلوی خشک شدن دهانتان را بگیرید.
• از خوراکیهایی که باعث بدبو شدن دهان میشود، دوری کنید.
• هرچند وقت یکبار مسواکتان را عوض کنید. عوض کردن مسواک در هر سه یا چهار ماه یکبار مناسب میباشد. یک مسواک نرم انتخاب نمایید.
• یک یا دو بار در سال به دندانپزشک مراجعه نمایید.
برای درمان خانگی بوی بد دهان و یا پیشگیری از بدبویی دهان، موارد زیر را رعایت نمایید:
1. جویدن سبزی جعفری موجب کاهش بوی بد دهان که ناشی از خستگی روزانه و نخوردن غذا است، میشود. مصرف جعفری بعد از غذا به تازه شدن بازدم کمک میکند. جعفری منبع غنی از کلروفیل است که به عنوان یک خوشبو کننده طبیعی دهان عمل میکند. این سبزی هم چنین مثل یک خنک کننده طبیعی در دهان احساس تازگی و تمیزی ایجاد میکند. اگر برگ جعفری به صورت آدامس جویده شود، بوی بد دهان را از بین میبرد و استفاده از سیب بعد آن برای درمان بوی دهان بسیار موثر است.
2. مسواک کردن با جوش شیرین. جوش شیرین مولکولهای بو را به خود جذب میکند و خواص ضدباکتریایی دارد. برای این منظور مقداری جوش شیرین روی مسواک خود بریزید و دندانها و روی زبان را با آن مسواک بزنید تا تأثیر معجزه آسای آن را در پاکسازی دهان مشاهده کنید.
3. استفاده از چاشنیهای معطر مثل میخک، دانههای هل و رازیانه. این چاشنیهای گیاهی خواص ضد میکروبی دارند و بهداشت دهان و دندانها را بهبود میبخشند.
4. عرق نعناع. استفاده از عصاره نعناع یا عرق نعناع قبل از خوابیدن و پس از خوردن غذا میتواند در درمان مشکلات گوارشی ناشی از تخمیر مواد غذایی و ایجاد بوی بد دهان بسیار مؤثر باشد..
5. خوردن کرفس. یک وعده غذای کرفسدار بوی بد دهان را از بین میبرد. احتمالاً موادی که در معده تولید میشوند، با مواد معطر کرفس ترکیب شده و از بوی بد دهان جلوگیری میکند. کرفس 2 تا 3 درصد اسانس یا عطر دارد.
6. خوردن انجیر. اگر انجیر با عسل مخلوط شود در تسکین زخم معده بسیار مفید خواهد بود.
7. مصرف قهوه. مصرف قهوه باعث خنثی شدن یا کاهش باکتریهایی در دهان میشود که فعالیت آنها از عوامل ایجاد بوی ناخوشایند در دهان است. از این رو پزشکان به افرادی که از بوی بد در تنفس رنج میبرند توصیه میکنند قهوه بنوشند. البته دقت داشته باشید که نوشیدن زیاد قهوه به دلیل خشکی دهان ممکن است اثر عکس داشته باشد؛ پس نباید در مصرف آن زیادهروی کرد.
8. نوشیدن آب کافی نوشیدن آب، هم به پاک شدن دندانها و جلوگیری از پوسیدگی آنها کمک کرده و هم از خشکی دهان جلوگیری میکند به همین دلیل بوی بد دهان را نیز رفع میکند.
منبع:
1. سایت http://rastineh.ir
2. سایت www.tebyan.net

اوصاف متقین در نهج البلاغه
پنجشنبه 93/10/11
در روایت است یکی از دلباختگان علی (ع) به نام همام که از اصحاب پرهیزکار امیرالمؤمنین بود از ایشان درخواست کرد که متقین را براى او توصیف نمایند. حضرتش از این امر طفره رفت. لکن همام اصرار بسیار نمود، تا آنکه حضرت لب به سخن گشود. وقتی که علی (ع) این خطابه را القا کرد بدنها لرزید، اشکها جاری شد، دلها به طپش افتاد!، اما همام راضی نمی شود بلکه آتش شوقش تیزتر میگردد، بیشتر اصرار میکند و او را سوگند میدهد. علی شروع به سخن کرد، بیش از یکصد ویژگی صفت در این ترسیم گنجانیده و هنوز ادامه داشت امــا هر چه سخن علی ادامه می یافت و اوج میگرفت ضربان قلب همام بیشتر می شد و روح متلاطمش متلاطمتر میگشت و مانند مرغ محبوسی میخواست قفس تن را بشکند، ناگهان فریاد هولناکی جمع شنوندگان را متوجه خود کرد، فریاد کننده کسی جز همام نبود، وقتی که بر بالینش رسیدند قالب تهی کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرده بود. علی فرمود: “من از همین میترسیدم".
به گوشه ای از این صفات اشاره می کنیم:
«فالمتقون فیها هم أهل الفضائل» تعبیر خاص حضرت (هم أهل الفضائل) مى رساند که «فقط آنهائى داراى فضیلت اند که متقى باشند». در بینش اسلامى اساس فضیلت و برترى، تقوى است:نه نژاد و نه زبان و نه قومیت، هیچیک ملاک برترى نیست. در نماز هم ما نمى گوئیم السلام علینا و على ایرانیها بلکه مى گوئیم السلام علینا و على عبادالله الصالحین.
«منطقهم الصواب» پیامبر اکرم (ص) فرمود: «لسانک سبع إن أطلقته أکلتک؛ زبان تو درنده است، اگر این زبان درنده را آزاد و رها کنى ترا مى بلعد».
و «مشیهم التواضع» انسان متقى در ساده ترین امور خود نیز دقت نظر دارد. حتى راه رفتن و مشى انسان متقى، همراه با تواضع و متانت است. (حال راه رفتن بمعناى پیاده روى باشد و یا بمعناى موتور سوارى و ماشین سوارى، بهر حال فرقى نمى کند.( قرآن کریم نیز در نصایح لقمان به فرزند، بعنوان پندى از سلسله حکمتهاى الهى لقمان، مى فرماید : و لا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الأرض مرحا إن الله. لا یحب کل مختال؛ (پسرم!) با بى اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد ) .(لقمان/ 18)
«وقفوا أسماعهم على العلم النافع لهم» از دیگر مشخصه هاى متقین، آن است که «گوشهاى خود را به هر سخن و صوت لغو و مضرى نمى سپارند»، بلکه آنرا وقف سخنان آموزنده، و علومى که نافع آنها باشد، مى کنند. از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روایت آمده است: «الفکر فی غیر الحکمة هوس؛ حتى تفکر کردن هم در امورى که مفید و مطابق با حکمت نیست، نوعى هوس است». و قرآن کریم نیز از کسانى که علومى غیر نافع و لغو را فرا مى گیرند انتقـــــاد مى کند. و متقى مقید است که بر اساس نیازهاى فردى و جمعى مورد قبول مکتبش، رشته علمى و تحصیلى خود را تعیین کند. و در کلمات منقول از رسول اکرم (صلّی الله علیه واله وسلّم) نقل شده است که حضـرتش مى فرمود: «اللهم إنی أعوذ بک من علم لا ینفع، خدایا، بتو پنــاه مى برم از علمى که بى فایده باشد».
«لا یرضون من أعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر» متقین چنین اند که هرگز عمل خویش را بزرگ نمى پندارند و بدان راضى نمى گردند». ویژگى انسان متقى آنست که نه تنها از مدح و ثناى دیگران نسبت بخودش، خوشحال نمى گردد، بلکه ناراحت هم مى شود زیرا او واقعا عمل خویش را در پیشگاه خداوند قلیل مى داند (إذا ذکر أحدهم خاف من ما یقال له).
«فمن علامة أحدهم انک ترى له قوة فی دین؛ از علامات متقین اینست که نسبت به معتقدات دینى شان قدرتمند و استوارند. تزلزل در ایشان راهى ندارد». قرآن کریم کسانى را که چون خیرى به ایشان مى رسد و منافعى ظاهرى بدست مى آورند خوشحال میشوند، و در هنگام دشوارى ها بی تابى و ناسپاسى میکنند ملامت میکند: و من الناس من یعبد الله على حرف، فإن أصابه خیر اطمأن به و إن أصابته فتنة انقلب على وجهه خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین؛ بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى کنند اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى شوند (و به کفر رو مى آورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست دادهاند، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است .(حج/ 11)
«یمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل» انسان متقى حلم را با علم بهم آمیخته است و قولش با عملش موافق و همراه است . اهل تقوا علم را با شرح صدر در هم آمیخته اند. «مزج» به آن مخلوط شدنی گویند که دیگر قابل جدا شدن نیست مثل مخلوط آب و شکر یعنی علم وحلم(شرح صدر) کاملاً در وجود آن ها مستقر شده است . قرآن کریم از کسانى که میان قول و فعلشان دوگانگى باشد سخت نکوهش کرده: «کبر مقتا عندالله أن تقولوا ما لاتفعلون؛ نزد خدا بسیــــار موجب خشم است که سخنى بگویید که عمل نمى کنید ».(صف/ 3)
«یعطی من حرمه و یصل من قطعه» انسان پرهیزگار عمل زشت را با زشتى پاسخ نمى دهد. به آن کس که او را از چیزى محروم کرده است، مى بخشد. و با آن کس که از او قطع رابطه کرده است، بار دیگر پیوند برقرار میکند». اسلام نسبت به آشتى میان دو نفر مسلمان، عنایت بسیارى دارد.
«و صبرا فی شدة» در هنگامه بلایا و مشکلات، پایدارى و ایستادگى و صبر پیشه میکند و بیتابى و فزع از خود نشان نمى دهد». قرآن کریم این گونه انسان را ملامت میکند که «اذا مسه الشر جزوعا» بلکه انسانى را تصویر و تأیید میکند که تربیت الهى شده باشد بطورى که در برابر مصائب و مشکلات، با صبر و متانت، ایستادگى میکند : و بشر الصابرین الذین إذا أصابتهم مصیبة قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون؛ آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان مـى رسد، مى گویند: «ما از آن خدائیم و به سوى او بازمى گردیم ».(بقره/ 156)
(محسن قرائتی- تفسیر خطبه همام- خطبه 193 نهج البلاغه صبحى صالح و خطبه 184 فیض - مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 10-9)

آنچه یک طلبه باید بداند
سه شنبه 93/10/09
زی طلبگی در سیره علما:
* پرهیز از كارهاى خلاف مروت :
فقها فرموده اند: اعمال خلاف مروت مضر به عدالت است و امام جماعت نباید كارى بر خلاف مروت انجام دهد. میزان در خلاف مروت این است كه انسان كارى را انجام دهد كه عرف جامعه آن را سبك و زننده ، یا براى روحانى غیر مناسب مى دانند؛ مانند وارد شدن به مجالس و محافلى كه متناسب با شاءن طلبه نیست یا انتخاب نوع لباس و پوششى كه عموم مردم آن را زیبنده طلبه نمى دانند یا آرایش مو كه براى طلبه سبك و زننده باشد.
* حلم در برابر جاهلان :
طلبه باید حلیم باشد نه اینكه تا كسى جسارتى كرد، او هم مقابله كند. امــام علـی علیه الســـــلام می فرماید:« اول عوض الحلیم عن حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل» اولین عوض و دریافتی که شخص بردبار از بردباری و صبوری اش دریافت می کند این است که مردم یار و یاور او بر علیه جاهل (آنکه هتاکی کرده) می شوند. این متانت و وقار باعث می شود که دیگران به بزرگواری شخصی که مورد اهانت واقع شده اعتراف کنند و در دل و جان و با زبان و جوارح همراه و همیار او شوند. شخصى به مرحوم آیه الله سید احمد خوانسارى قدس سره جسارت كرد و لحظاتى به فحش و ناسزا ادامه داد تا موقع اذان نماز رسید.ایشان فرمودند بخشید آقا، وقت نماز است اجازه مى فرمایید به نماز بروم . آن شخص با دیدن این همه حلم و گذشت از كرده خود پشیمان شد و از ایشان عذرخواهى كرد.
* تواضع :
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: به درستی که تواضع بر بلندی مقام صاحبش می افزاید پس فروتنی کنید خدا شما را بلندمرتبه و والامقام کند.(کافی،ج2 ، ص 121 باب تواضع ،ح 1 )نیز امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: زینت و زیور علم فروتنی است(بحارالانوار، ج 78، ص 80 ،باب 16 ،ح 65).
* تناسب ظاهر:
از جمله وظایف طلبه این است كه باید ظاهر طلبگى هم داشته باشد. على (علیه السلام)فرمود: صلاح الظواهر عنوان صحه الضمائر. ظاهر درست و خوب و صالح حاکی از درونی پاک و سالم است.( شرح غررالحکم ج،4 ،ص 196 )
* آگاهى به زمان :
از جمله ویژگیهاى طلبه نمونه آگاهى به زمان و قدرت تحلیل صحیح شرایط زمان است . امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: . انسان عاقل باید جایگاه خود را بداند. پس زبانش را حفظ کند و اهل زمانش را بشناسد. امام خمینی رحمه الله علیه نیز درباره شرایط مجتهد می فرماید: باید عالم به زمانه باشد.(بحارالانوار، ج 1 ،ص 88، باب 1، ح 13)
* طرح نكردن مشكلات براى دیگران :
طرح مشكلات با افراد ناآگاه و غیر حوزوى و كم ظرفیت به خصوص در مجامع عمومى و به ویژه در زمینه تأمین معاش صحیح نیست و باید حتى المقدور ترك شود؛ زیرا پى آمدهاى غیر قابل جبرانى دارد.
* انس با قرآن :
تلاوت قرآن باعث رهایى از غفلت است . این ذكر جاودانه ثبات مى دهد، بصیرت مى بخشد، به تفكر وادار مى كند و مغز و دل انسان را سرشار از معنویت مى سازد. قرآن کریم می فرماید: فاقرؤا ما تیسر من القرآن: هرآنچه می توانید از قرآن بخوانید .(سوره مزمل)
* انس با امام زمان :
نام خوبى نهاده اند، سرباز امام زمان ! اگر شایسته چنین عنوانى شدیم ، دیگر نمى توانیم از فرمانده خود غافل باشیم . وقتى امام زمان (علیه السلام ) فرموده اند: ما نسبت به مراعات احوال شما سستی نمی کنیم و یاد شما را فراموش نمی کنیم. تكلیف ما معلوم است .(بحارالانوار،ج 53 ، ص 174 ، باب 31).اینجاست كه نیاز به رابطه با آن ((تنها امید نجات )) بخوبى احساس مى شود. این نیاز مانند نیاز به آب و هواست و مى تواند در چند شكل پدیدار شود. توسل ، توجه و انتظار. انتظار یعنى به راستى انتظار ظهور داشتن .
* توجه به شعائر مذهبى :
به حفظ و رعایت شعائر و آداب دینى همچون حضور در مساجد، شركت در نماز جماعت ، نماز اول وقت ، افشاى سلام از وظایف حتمى طلاب است .
احترام به علما واساتید:
یکی ازرموزموفقیت بزرگان علم ودانش این است که آنها به اساتید خود،بیش ازدیگران احترام می گذاشتند،درحدیث است.حضرت امام سجاد (عليه السّلام )می فرماید: حق استاد و سرپرست علمي تو آن است كه وي را بزرگ شماري و مجلس او را محترم داني، به او نيك گوش سپاري و توجه كني و صدايت را از او بلندتر نكني و به كسي كه از وي چيزي ميپرسد، پاسخ ندهي تا خود پــــاسخ بگويد، در مجلسِ وي بــا كسي سخن نگوئي و نزد او غيبت كسي را نكني و اگر نـــزد تواز او به زشتي ياد كردند، دفاع كرده و عيب هايش را بپوشاني و افتخاراتش را بيان كني، با دشمنش همنشين نشوي و با دوستانش دشمني نورزي.
* دراحوالات حضرت امام خمینی(ره) است که ایشان هروقت نام استاد خود مرحوم حضرت آیت الله شاه آبادی را می بردند می فرمودند: روحی فداء (سیمای فرزانگان، ص 268)
* استاد مطهری ـ رحمه الله ـ ، در آثار خود از علامه ـ رحمه الله ـ چنین یاد میكند: «حضرت استاد علامهی طباطبایی ـ روحی فداه)). (آفات الطلاب، آیت الله مجتهدی)
* آیت الله امامی كاشانی میفرمودند: «امام خمینی هفت سال دو زانو در درس استاد خود مرحوم شاه آبادی نشست.»
* شهید ثانی نقل میكند كه از اسكندر پرسیدند: چرا به معلم خود از پدرت بیشتر احترام میكنی؟ او گفت: «به خاطر اینكه معلم سبب زندگی باقی من است و پدر وسیلهی حیات فانی من است.»(منیه المرید،ص 120)
*در شرح حال سید رضی مؤلف نهج البلاغه، آوردهاند كه بسیار عزیز النّفس بود و هدیهی هیچ كس ـ حتی هدیهی پدرش را نمیپذیرفت ـ ولی در داستانی كه ذیلاً میآید خواهیم دید كه او تنها به خاطر گرامی داشت استادش، هدیهی او را پذیرفت:
روزی یكی از استادان سید رضی به وی گفت: شنیدهام خانهات كوچك است و چنین خانهای سزاوار تو نیست اما من خانهای بزرگ دارم كه به تو هدیه میكنم.شریف رضی سر باز زد.
استاد دوباره حرفش را تكرار كرد.شریف گفت: من تاكنون هدیهی پدرم را هم نپذیرفتهام. استاد پاسخ داد حقی كه من بر تو دارم از حق پدرت بزرگتر است؛ زیرا او پدر جسمانی تو است و من پدر روحـانی تو هستم. شـریف گفت: خانـه را پذیرفتم.(منیه المرید ، ص 120)